نام:قدرت الله
نام خانوادگی:ایزدی
تولد:1335
محل تولد:گز
پیشه:بازیگر 

قدرت الله ایزدی معروف به رشید (متولد 1335 در گز) کمدی و هنرپیشه اهل ایران است.از جمله فیلم های او می توان به کارآگاه رشید، رشید فراری، الم شنگه، بازگشت لوک خوش شانس، رشید حرفه ایی و سریال شمعدانی اشاره نمود.در طول سالیان اخیر، نمایش نامه های زیادی از تلویزیون پخش شد، اما باید قبول کرد که هیچ یک از آنان، نتوانست مانند نمایش نامه های رشید با بیننده های تلویزیونی ارتباط برقرار کند، کاراکتر شخصیتی او و بازی زیبا و شیرینش در نقش های بامزه باعث شد که وی بتواند به راحتی جای خود را در تلویزیون باز کند.
خانواده قدرت الله ایزدی
او می گوید:پدرم، سنگبری می کرد و من هم در طول سال به همراه برادرانم پیش او کار می کردیم، ما سه تا برادر و دو تا خواهریم که من فرزند دوم خانواده بودم، به یک نکته جالب هم اشاره کنم، تنها قد من در بین فرزندان کوتاه است. برادران و خواهرانم هیچ یک در این زمینه  هنری فعالیتی ندارند، ولی کمال و علیرضا پسرانم در امر بازیگری فعالیت دارند.

قدرت الله ایزدی
ازدواج
در سال 1358 ازدواج کردم و همسرم را که با من یک نسبت دور فامیلی دارد، در یکی از مهمانی های فامیلی دیدم. البته در آن زمان مثل الان برای شناخت دختر و پسر و آشنایی بیشتر، آزادی وجود نداشت، ولی از آنجا که خصوصیات ایشان را از فامیل شنیده بودم، با یک شناخت نسبی از ایشان، زندگی مشترکمان را آغاز کرده و الحمدا… بسیار هم راضی هستم.راستش را بخواهید از آن جا که پدر خانم من دو متر و پنج سانت قد داشت، مادرخانم بنده ابتدا کمی تعجب کرد، اما از آنجا که عاشق همسرم شده بودم، عزمم را جزم کردم که هر طور شده ازدواج کنم و همین طور هم شد. روز اولی که عقد کردیم، شب را می خواستم در خانه پدرخانم سر کنم، اما پیژامه ای برای قدم پیدا نمی شد، مجبور شدم با همان شلوارم بخوابم.همسرم هم مرا دوست داشت، پس از ازدواج هم، عشق هر دویمان نسبت به یکدیگر بیشتر شد، تا جایی که او مشوق من برای بازیگری شد. البته در اوایل ازدواج همسرم فکر می کرد که من کمی از این وضعیت ناراحت هستم، اما از آن جا که طبع شعر دارد و کمی هم شوخ است، یک روز در همان اوایل ازدواج برایم شعری سرود که من با خواندن آن جا خوردم.
ای رشید، ای رشید که در حسن لطافت ماهی
هر چند کوتاه قدی، اما دلخواهی
بهر کوتهی قد خودت، غصه مخور
تو عمر منی، از این جهت کوتاهی
فرزندان کارآگاه رشید را بشناسید
 آتنه فقیه نصیری و قدرت الله ایزدی

_ کمال فرزند اول (راننده تاکسی در سریال کارآگاه رشید:)
در بسیاری از تئاترها و سریال ها در کنار پدر هنرنمایی می کند. او معتقد است که پدر الگویی مناسب در زندگی و بازیگری برای اوست و بازی در کنار او را افتخار می داند. به موسیقی علاقه مند است و در این زمینه فعالیت می کند و دوست ندارد بازیگری را به طور جدی دنبال کند تا در زندگی مشترکش مشکلاتی به وجود نیاید، در ضمن او از بازی پرویز پرستویی لذت می برد. همسر او از اقوام است، عروس رشید، نوه دایی رشید است.
 
_ علیرضا پسر دوم (پسر حبیبی در سریال کارآگاه رشید:)
او می گوید:با پدرم همیشه دوست و هم عقیده هستم و افکارمان به هم خیلی نزدیک است.
او در رشته کامپیوتر تحصیل می کند و به کار مونتاژ آشنایی دارد و تصمیم دارد در آینده تدوینگر شود. رابطه او با همه افراد خانواده خوب است به جز خواهرش، سارا که همیشه با او سر جنگ دارد.
_ کتایون دختر اول
متاهل و دارای یک فرزند پسر که برای پدربزرگ بسیار عزیز است. او دوست ندارد فردی مشهور باشد تا بتواند با آرامش و راحتی خیال زندگی کند. همسرش مجتبی خسروی از ازدواج با کتایون راضی است، چون اخلاق خوب پدرش را در همسرش حس می کند، آن دو ابتدا در مرکزترولوژی که ارتباط به علوم آزمایشگاهی دارد با یکدیگر همکار بودند و سپس ازدواج کردند.کتایون می گوید:فرزند دوم خانواده است، متولد 1361 و دیپلم هنر دارم و هرازگاهی دستی به سه تار می برم. چهار سال است که ازدواج کرده ام و پسری دو ساله به نام محمد پارسا دارم. به خاطر تربیتش فعلا از کارم استعفا داده ام، پسرم هم مثل ما عاشق برنامه های پدر است.
 
در کودکی وقتی به دیدن برنامه های پدر می رفتیم مدام در این فکر بودم که کی برنامه تمام می شود و پدر به خانه برمی گردد و از آن موقعیت کاملا ناراضی بودم ولی بزرگ تر که شدم وقتی برای دیدن تئاتر پدر می رفتم واقعا لذت می بردم، به خاطر داشتن پدری هنرمند افتخار می کنم.

در سال 1376 در جشنواره تئاتر دانش آموزی ناحیه، بازیگر و طراح صحنه بودم که جایزه بهترین طراح صحنه را گرفتم، در ضمن موسیقی تئاترمان هم کار برادرم کمال بود که در همان سال جایزه بهترین موسیقی را گرفت و وقتی از من دعوت شد که در جشنواره تئاتر استانی شرکت کنم به شدت مخالفت کردند و فعالیت تئاتر من همانجا کات خورد. از آن به بعد فعالیتم را در زمینه طراحی و نقاشی ادامه دادم که جا دارد از حمایت های بی دریغ و از خودگذشتگی های مادرم برای رشد من در این رشته تشکر کنم و بعد از همسرم که همچنان مشوق من هستند.
 
وی درباره پدرش می گوید:با وجود این که زمان کمی در کنار ما هستند ولی سعی می کنیم در همین زمان کم، از وجود و نظراتشان نهایت استفاده را ببریم.
ایشان برای ما نه تنها پدری مهربان و نمونه بلکه یک دوست هستند که مصاحبت با ایشان برایمان لذت بخش است امیدوارم خداوند به ایشان طول عمری همراه با سلامتی عطا بفرماید و داماد رشید می گوید:همه بسیار کنجکاو هستند که بدانند من از چه طریق با ایشان آشنا شدم.
 
برخی می پرسند که آیا با آقای ایزدی آشنایی داشتم و بعد از دختر ایشان خواستگاری کرده ام و از این قبیل سوال ها ولی من به شکلی بسیار عادی و در محیط کار با ایشان آشنا شدم. ما همکار بودیم و پس از مدتی به خواستگاری ایشان رفتم و فکر می کنم در مراسم خواستگاری و ازدواج هر پسری دچار استرس و نگرانی است و من به خاطر برخوردهای خوب و صمیمانه پدر خانم واقعا این دوره را راحت پشت سر گذاشتم و از این حیث واقعا خوشحالم و حالا هم هر وقت که به منزل ایشان می آیم واقعا به من خوش می گذرد.
_ سارا دختر دوم
مثل خواهر و برادرهایش دوست ندارد فردی مشهور باشد، به رشته گرافیک علاقه دارد و دوست دارد در این رشته تحصیل کند.

مادر رشید:او بازیگوش بود
مادر ایزدی:قدرت خیلی به مدرسه علاقمند بود او هنوز هفت ساله نشده بود که به مدرسه می رفت و ساعت ها بچه ها را تماشا می کرد.
هر روز این کار تکرار می شد به حدی که پدرش از دست او خیلی عصبانی می شد و هر وقت که او این کار را انجام می داد مورد تنبیه و بازخواست پدر قرار می گرفت ولی باز هم به کارش ادامه می داد.
بازی مورد علاقه قدرت یک چرخ بود که با یک تکه چوب حرکت می کرد. یک روز سر همین موضوع کتک مفصلی خورد چون در حال بازی چرخ به پیرمردی برخورد می کند و باعث می شود او به زمین بیفتد پیرمرد هم با عصا حسابی قدرت را کتک می زند

بیوگرافی سامان صفاری

آموزش آباکوس در اصفهان

آموزش زبان انگلیسی در اصفهان

هم ,یک ,رشید ,های ,ایشان ,ازدواج ,می گوید ,در این ,و از ,از آن ,می کرد

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ماینر کارگاه خودسازی مردانه گروه متفکران آینده دستگاه تصفیه آب سافت واتر دانلود رایگان فیلم و سریال ایرانی وبلاگ شخصی درسا کلانتری لمینت متحرک دندان جنس اصل snap on smile اورجینال برای دو فک Leor برای از تو نوشتن بهانه میخواهم آکادمی ذهن تجاری